زندگی یک خاتون

یادداشت های عمومی

همش بهش فکر میکنم!

شنبه بیستم اسفند ۱۴۰۱، 21:20

از صبح یه بچه ی دو ساله سمتم میاد.. که گوشت قسمت دنده هاش کنده شده و سرش مثل سیب گاز زده نصفه ست... استخون یه پاش هم معلومه و وقتی راه می ره رد خون به جا میذاره.. میاد جلو و میگه:

- مامان... تو چیکار کردی؟

نویسنده: خاتون

آمارگیر وبلاگ

© زندگی یک خاتون