زندگی یک خاتون

یادداشت های عمومی

رفتن... همیشه رفتن!

سه شنبه هفتم شهریور ۱۴۰۲، 0:30

اینکه من با پدرم اختلاف عقیده دارم از زمین تا آسمون... گاهی باعث شده گریه کنم :) گاهی هم باعث شده تپش قلب بگیرم! (همه ی اینا به خاطر اینه که سکوت کردم و عقیده ی خودمو نگفتم و بحث راه ننداختم همش تو خودم ریختم که احترامش حفظ بشه) گاهی هم باعث شده مصمم بشم! .. مصمم برای رفتن... این از همه پررنگ تره! از همشون. ..

نویسنده: خاتون نظرات:

آمارگیر وبلاگ

© زندگی یک خاتون