زندگی یک خاتون

یادداشت های عمومی

شنبه دوم تیر ۱۴۰۳، 20:23

کاش کابوس های ت.جا.وز تموم میشدن. هر بار می تونم فرار کنم ولی هر بار عصبی م می کنه. لعنت...هر بار به یه شکل جدید یه قصه ی جدید یه آدم غریبه ی دیگه ای که ندیدمش اصلا!

نویسنده: خاتون

آمارگیر وبلاگ

© زندگی یک خاتون