زندگی یک خاتون

یادداشت های عمومی

جمعه بیست و سوم آبان ۱۴۰۴، 21:12

انقدر بهم ریختم که چیزی نمی تونم بنویسم. به توصیه ی لی لی شفاف و واضح باهاش صحبت کردم و حرفهایی زده شد که واقعا نیاز به یک جای خلوت برای گریه دارم! نمی تونمم بنویسم. چقدر احساس تنهایی می کنم. .

نویسنده: خاتون

آمارگیر وبلاگ

© زندگی یک خاتون