یادآوری!
طبق معمول سریال تاسیان رو به خاطر حرفهایی که پشت سرش بود نگاه کردم. برام جالب و قشنگه تا به اینجا! هیجان انگیزه و دوسش دارم. صحنه ی رقص توی تولد شیرین هنوز حذف نشده بود که دیدم. امروز صبح میخواستم به خواهرم نشون بدم که ببین شبکه ی خانگی چه شده :))) چه رقصی اون وسط هست! اونم دخترا! گفتمش چیز خاصی نبود اما همین هم برای سینمای ایران تازگی داشت و زیاد به نظر می اومد!
که دیگه حذفش کرده بودند! جالب بود همین دو روز پیش دیده بودم و امروز حذف شده بود.
بگذریم. خواستم بگم شهرام ِ سریال ِ تاسیان کپی برابر ِ اصل ِ آقای روزنامه نگاره. اصلا مو نمی زنه. آقای روزنامه نگار همین شکلی بود قیافه ش..! از وقتی اینستاگرام رو پاک کردم ازش بی خبرم و نمیدونم چه میکنه! تا وقتی اینستاگرام داشتم گهگاهی پیجش رو نگاه می کردم و گهگاهی پیام می داد!
از روزی که توی سینما بهم گفت میتونم دستت رو بگیرم؟! و گفتم نه نمیشه! و چند دقیقه ی بعدش گفتم داری بهم احساس ناامنی میدی! این چه درخواستی بود :))) ! (چون سینما به خاطر کرونا کلا خالی بود و فقط من و اون بودیم! البته یک ربع بعدش یه نفر از کارکنان سینما اومد و ور دلمون نشست و من یه نفس راحت کشیدم) از اون روز پنج سال میگذره!
چقدر زود گذشت. چقدر اتفاق های زیادی افتاد.